کاش میشد از عشق آینه ساخت آینه ای به رنگ مهتاب به رنگ یاس کاش دلها هم همرنگ هم بود مثل آینه شفاف کاش تو ی این دنیای بزرگ یک رنگی هم وجود داشت دل همه از آهن شده آهن هایی که هیچ وقت ذوب نخواهد شد ای کاش همان خانه های قدیمی وجود داشت بوی نم خاک که اب خورده دل های یک رنگ آه ولی هیچ کدام وجود ندارند کاش میشد از عشق آینه ساخت وخود را درون آن دید کاش می شد از عشق آینه ساخت.
نوشته شده در یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:آینه,عشق,جدایی,
اززشت رویی پرسیدند:
آنروزکه جمال پخش می کردند کجا بودی؟
گفت : در صف کمال
* * * * * * * *
اگر کسی به تو لبخند نمی زند علت را در لبان بسته خود جستجو کن
مشکلی که با پول حل شود ، مشکل نیست ، هزینه است
* * * * * * * *
همیشه رفیق پا برهنه ها باش ، چون هیچ ریگی به کفش شان نیست
* * * * * * * *
با تمام فقر ، هرگز محبت را گدایی مکن
و با تمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن
* * * * * * * *
هر کس ساز خودش را می زند، اما مهم شما هستید که به هر سازی نرقصید
* * * * * * * *
مردی که کوه را از میان برداشت کسی بود که شروع به برداشتن سنگ ریزه ها کرد
* * * * * * * *
شجاعت یعنی : بترس ، بلرز ، ولی یک قدم بردار
* * * * * * * *
وقتی تنها شدی بدون که خدا همه رو بیرون کرده ، تا خودت باشی و خودش
* * * * * * * *
یادت باشه که:
در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی . به آنچه گریه دار بود می خندی
* * * * * * * *
آدمی را آدمیت لازم است ، عود را گر بو نباشد ، هیزم است
* * * * * * * *
از دشمن خود یک بار بترس و از دوست خود هزار بار
* * * * * * * * ادامه مطلب
روزهايي را كه تنها بوده اي فراموش كن . اما هرگز لبخند هاي شيرين دوستانت را فراموش نكن . روزهاي
ابريت را فراموش كن . اما ساعات آفتابيت را هرگز فراموش نكن . بدبختي هايي كه گاه با آنها روبرو
مي شوي را فراموش كن . اما خوش بختي هايت را هرگز فراموش نكن . نقشه هايي را كه به نتيجه
نرسيده اند را فراموش كن . اما هرگز روياهايت را فراموش نكن . شكست هايت را فراموش كن . اما
پيروزي هايت را هرگز فراموش نكن . اشتباهاتت را فراموش كن . اما درسهايي را كه آموخته اي هرگز
فراموش نكن . خداوند هيچ گاه چيزي را كه شايسته آن نباشي به تو نمي دهد . اين بدان معناست كه با
اعتماد به نفس كامل از آنچه خداوند بر سر راهت قرار مي دهد استفاده كني . هيچ چيز براي خدا غير
ممكن نيست به يادداشته باش : به خدايت نگو كه چقدر مشكلاتت بزرگ است . به مشكلاتت بگو كه
چه قدر خدايت بزرگ است.
اين رو بدون كه يه عاشق هيچ موقع آبرو نداره - بدون عاشق به اميد عشقش زنده س - بدون يه
عاشق، عاشق كشي بلد نيست - بدون يه عاشق هرگز دوروغ نميگه مخصوصا به عشقش - بدون اگه
دوروغي به كسي گفتي يعني اونو كشتي - اگه عشقت رو دوست دار ي هرگز بهش قول نده - خجالت و
غرور رو بزار كنار اگه دوسش دار ي بهش بگو، به ساده ترين شكل ي كه بلدي يا ميدوني كه ميفهمه بگو
عزيزم دوست دارم، گرچه هيچ موقع نميتوان ارزش اين كلمه را به كسي منتقل كرد.
فكر ميكني كه عاشقي؟؟ اصلاً ميدوني عاشق به كي ميگن؟؟ چند درصد فكر ميكني كه عاشقي؟؟ تموم
زندگيت به اون وابسته ست؟؟؟ همه جا اونو ميبيني؟؟ اون به زندگيت معني ميده؟؟ اگه يه روزي
همين عشقت بره با يكي ديگه ! چيكار ميكني؟؟؟ اگه بفهمي ديگه هيچ وقت هيچ وقت نميتوني بهش
برسي چي؟!اون وقت چي كار ميكني؟؟؟ خودتو ميكشي! اونو ميكشي!؟ و يا ...... اما بزار يه چيز رو بهت
بگم اگه اين كار رو ميكني مطمئن باش عاشق نيستي پس معني واقعي عاشقي رو خراب نكن چون
زماني ميتوني بگي عاشقشم كه فقط وجودش برات مهم باشه نه حضورش در كنار تو!!
شش چيز را شعار خود سازيد :
اول : در شروع هر كاري بسم الله بگوييد . دوم: در هر نعمتي الحمدالله بگوييد . سوم: در هر كار كه قصد
انجامش را داريد، ان شالله بگوييد . چهارم : در هر مصيبتي استغفرالله بگوييد . پنجم: در هر مصيبتي كه
به شما وارد ميشود، انا لله و ان اليه راجعون بگوييد . ششم: ذكر مرتب لا اله الا الله را فراموش نكنيد .
اميدوارم كه كشتي زندگي تان لنگر انداز جزيره هاي خوشبختي باشد.
گفتي عاشقمي، گفتم دوستت دارم.
گفتي اگه يه روز نبينمت ميميرم، گفتم من فقط ناراحت ميشم.
گفتي من بجز تو به كسي فكر نمي كنم، گفتم اتفاقا من به خيلي ها فكر مي كنم.
گفتي تا ابد تو قلب مني، گفتم فعلا تو قلبم جا داري.
گفتي اگه بري با يكي ديگه من خودمو مي كشم، گفتم اما اگه تو بري با يكي ديگه، من فقط دلم
ميخواد طرف رو خفه كنم.
گفتي ... ، گفتم... .
حالا فكر كردي فرق ما اين هاست؟ نه!
فرق ما اينه كه: تو دروغ گفتي، من راستشو
به جا ي دسته گلي كه فردا بر قبرم نثار ميكني،امروز با شاخه گلي كوچك يادم كن ،به جا ي سيل اشكي
كه فردا بر مزارم ميريز ي ، امروز با تبسمي شادم كن، به جا ي آن متن هاي تسليت گونه كه فردا در
روزنامه ها برايم مينويسي ، امروز با پيام كوچكي خوشحالم كن "من امروز به تو نياز دارم ، نه
فراد...........
اگر روز ي مردم تابوتم را سياه كنيد تا همه بدانند سياه بخت بودم . بر روي سينه ام تكّه يخي بگزاريد تا
به جا ي معشوقم برايم گريه كند . چشمانم را باز بگزاريد تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم .و
آخرين خواسته ي من از شما اينكه دستانم را ببنديد تا همه بدانند خواستم ولي نتوانستم.
آهاي تو كه اين همه دور ي از من /اين روزا در حال عبور ي از من /آهاي تو كه فكر ميكن ي سوزوند ي/دار و
ندارم رو با دور ي از من / طاقت ندار ي ببين ي،ميدونم/اين همه طاقت و صبور ي از من /ستاره ها ميگن
پشيمون شد ي/ميخواي بگ ي كه غرق نور ي از من / فكر نكنم بشه با صد تا دريا /اين همه نفرت رو
بشوري از من !/نميدونم ميخو اي با قلب سنگ ي،دل ببر ي بازم چجور ي از من / پشيمون ي فايده نداره
ديگه،چشمات بايد بارون بباره ديگه!
راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن
بی خودتر از اینم کن و از خود به درم کن
یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم
یک جرعه ی دیگر بچشان، مست ترم کن
شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن
دارم سر پرواز در آفاق تو، ای یار
یاری کن و آن وسوسه را بال و پرم کن
عاری ز هنر نیستم اما تو عبوری
از صافی عشقم ده و عین هنرم کن
صد دانه به دل دارم و یک گل به سرم نیست
باران من خاک شو و بارورم کن
افیون زده ی رنجم و تلخ است مذاقم
با بوسه ای از آن لب شیرین شکرم کن
پرهیز به دور افکن و سد بشکن و آن گاه
تا لذت آغوش بدانی، خبرم کن
شرح من و او را ببر از خاطر و در بر
بفشارم و در واژه ی تو، مختصرم کن
چون رايت عشق آن جهان گير شه چون مه ليلي آسمان گير
برداشته دل ز كار او بخت درماند پدر به كار او سخت
خويشان همه در نياز با او هر يك شده چاره ساز با او
بيچارگي ورا چو ديدند در چاره گري زبان كشيدند
گفتند به اتفاق يك سر كز كعبه گشاده گردد اين در
حاجت گه جمله ي جهان اوست محراب زمين و آسمان اوست
چون موسم حج رسيد، برخاست اشتر طلبيد و محمل آراست
فرزند عزيز را به صد جهد بنشاند چو ماه در يكي مهد
آمد سوي كعبه،سينه پرجوش چون كعبه نهاد حلقه در گوش
گفت اي پسر اين نه جاي بازي است بشتاب كه جاي چاره سازي است
گو يا رب از اين گزاف كاري توفيق دهم به رستگاري
درياب كه مبتلاي عشقم آزاد كن از بلاي عشقم
مجنون چو حديث عشق بشنيد اول بگريست پس بخنديد
از جاي چو مار حلقه برجست در حلقه ي زلف كعبه زد دست
مي گفت،گرفته حلقه در بر كامروز منم چو حلقه بر در
گويند ز عشق كن جدايي اين نيست طريق آشنايي
پرورده ي عشق شد سرشتم جز عشق مباد سرنوشتم
يا رب به خدايي خداييت وان گه به جمال پادشاييت
كز عشق به غايتي رسانم كاو ماند اگر چه من نمانم
گرچه ز شراب عشق مستم عاشق تر از اين كنم كه هستم
از عمر من آنچه هست بر جاي بستان و به عمر ليلي افزاي
مي داشت پدر به سوي او گوش كاين قصه شنيد، گشت خاموش
دانست كه دل،اسير دارد دردي نه دواپذير دارد
(ليلي و مجنون نظامي)
آفاق جان این را بدان که همیشه من عاشقت هستم وروزبه روزعشق من
نسبت به توبیش تر می شود،خداکندبتونم این حسم رابه توبگم خداکند،امیدوارم که روزی به هم برسیم وعاشقانه با
یکدیگرزندگی کنیم.
تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان عاشق
معشوقه ام
هستم. و
آدرس y.gh.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.