تقدیم به عشقم آفاق
عاشقانه،عاشقی،تنهایی،حسرت
به نام خدایی که هرچی میکشیم ازاوست
عشق بيداد من باختن يعني لحظه عشق جان سرزمين يعني يعني زندگي پاک عشق ليلي و قمار من مجنون در عشق يعني ... شدن ساختن عشق كلبه وامق و يعني عذرا عشق شدن من عشق فرداي يعني كودك مسجد يعني الاقصي عشق من عشق آميختن افروختن يعني به هم عشق سوختن چشمهاي يكجا يعني كردن پر ز و غم دردهاي گريه خون/ درد بيشمار عشق من يعني الاسرار كلبه مخزن اسرار يعني
ندانم از چه و از كجا بگويم....
شايد ميخواهم از تو بگويم...
از تو كه صدايت را
ديدنت را خاطره ميكنم
مي سرايم و به باران ميگويم...
از تو كه نگاهت از پيش برايم از هر نگاه ديگري آشناتر بود...
شايد هم ميخواهم از خودم بگويم...!
مي داني؟! روزها ديوانه و شبها دلتنگم...
اما يادم نرود هر چند سخت اين زندگي بگذرد...
هر چند اين زمانه مرا نشناسد...
هر چند اين آدمها مرا در هياهويشان گم كنند...
تو مرا ميشناسي... تو مرا ميفهمي...
تو مرا گم نمي كني
هرگز باور نمي كنم تو مرا ازياد ببري...
يادت هست من تورا در زير باران بهاري يافتمت
و اما من چگونه فراموشت کنم؟!
تو را كه سالها ست سايه ات را در خيالم مي بینم
بين خودمان باشد اين روزها هرگاه
دستانم را در جيبهايم فرو ميبرم و بيرون مي آورم ؛
میبينم كه بزرگترين دارائيم
مشت مشت خاطرات با تو بودن است.
كمكم كن؛مگذار روزهايم بي
قبلا می گفتم عشق همش الکیه،هرکی میگه عاشقم فقط یه حرفه.....ولی الان نظرم عوض شده نه به خاطر اینکه بگم خودمم همین جورم.....
نمی دونم که خودم عاشق شدم یا نه؟؟ عاشقی خیلی بزرگه نمیدونم می ترسم اشتباه کنم...
نمی دونم چه جوری بگم یکی هست که خیلی دوسش دارم نمی دونم چکار کنم...
خدایا توهم که کمکم نمی کنی خب من می تونم چکار کنم خدا....
خدا...اگه بدونی چقدر دوسش دارم اگه بدونی هر کاری واسش می کنم
نمی خواستم بگم ولی میگم من به خاطرتوهمه ی کلاسامو جابه جا کردم فقط به خاطر اینکه تورو ببینم دیگه چه کارمیکردم.........توحتی نذاشتی من حرفمو بزنم خب برای چی؟؟؟می ذاشتی من بگم ببین من چی میگم اگه بد گفتم......به خدا دوست دارم.. چکار کنم که توباورکنی دوست دارم.......دارم سقوط میکنم
نمی دونی چه حا لی دارم انگار دارم میمیرم....خیلی دلم واست تنگ شده
دل ساده......کجا رفتی من تورو به کسی نمیدم
دلم چی شده....چرا اینجوری شدی دلم حالت خوبه
میخوای ببرمت دکترخوب شی ...اخه کدوم دکترببرمت که بدونه چی شدی؟؟؟؟
نبینم اینقد ناراحتی....دلم واسه چی نمی تونم درکت کنم....چرا نمیفهمم چط شده؟؟
خداهم که اونجا وایساده داره نگا میکنه که چه جوری داری کم کم اب میشی.....
نمی تونم درکت کنم چون مث تو اینقدر ساده نیستم
فقط خودش می تونه کمکت کنه اونم که خیلی وقته که باهات قهره
دلم واسه چی گرفته ای....واسه چی داری گریه می کنی
دلم شاید همه چی درست شه شاید همه خوب شن یه روز خوب میاد
دلم واسه چی اینقدر نگرانی،نگران اونی،نگران کسی که نمیدونی بهت فکر می کنه یانه؟کسی که نمیدونی که میخوادت؟؟
دلم هیچکی رو نداری کسی واست دعا نکرد که شایداونا خدایی داشته باشن شاید خدا به اونا نگاه کنه وحرفشونو گوش کنه.....
دلم گریه نکن اشکاتو پاک کن...دلم صبر داشته باش درست میشه اگه خود خدا بخواد همه چی درست میشه
دلم میگه اخه تا کی صبر کنم نمیتونم....
خب دلم من چی کارکنم وقتی خودش نمی خوادت من چکارکنم من که نمی تونم مجبورش کنم هنوز تو نمی دونی که دوست داره؟؟
دلم....دیگه تمومش کن...دیگه نمی تونم....دیگه طاقت ندارم
چقدر میگی دوسش داری...می دونم می دونم دوسش داری ولی افسوس
دلم باشه می دونم که وقتی نیست خیلی دلواپسشی...دلم هی نگو بی تو میمیرم
همه ی اینارو میدونم ولی کیه که به اون بگه...کیه که بهش بگه که یه دل نگرانشه....
کسی نیست بهش بگه یه دل هست که دوسش داره اندازه ی تموم دنیا
اشکال نداره دلم،این رسم زمونست...بیا این دسمالو بگیراشکاتو پاک کن بزرگ شدی دیگه نباید گریه کنی.......گریه نکن دیگه ....چیزی نشده که.....
هرچی که میدونم خدا باما قهرکرده ولی بازم هرچی خدا خواست همونه.....
Power By:
LoxBlog.Com